بازگشت قاتل به محل جنایت بعد از ١٥ ماه زندگی پنهانی / گفت و گو با قاتلی که در ١٦ سالگی دست به جنایت زد
تاریخ انتشار: ۲ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۴۹۹۹۵
همشهری آنلاین؛ الهه فراهانی: پنجم شهریور سال ۱۴۰۱، افرادی که برای هواخوری به پارکی در حوالی الغدیر رفته بودند با صحنه هولناکی مواجه شدند. پسرینوجوان در تقلا بود تا گوشی موبایل جوانی را سرقت کند اما او مقاومت میکرد. هرچند شاهدان میخواستند به کمک پسر جوان بروند اما سارق نوجوان با چاقوییکه در دست داشت، آنها را تهدید به قتل کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گزارش یک قتل
شدت خونریزی پسر جوان به حدی بود که تلاشها برای نجاتش بیفایده ماند و او روی تخت بیمارستان جان باخت. گزارش این جنایت به بازپرس جنایی مخابره و پروندهای در دادسرای جنایی تهران تشکیل شد. تیمی تحقیق برای شناسایی عامل جنایت راهی محل حادثه شد اما هیچکس هویت قاتل را نمیدانست. تنها اطلاعاتی که از قاتل به دست آمد، اینکه او پسری کم سن و سال بوده و قبلا هم در پارکی که جنایت در آنجا رخ داده بود، دیده شده بود.
دوستم قاتل است
ماهها از این حادثه گذشت و تحقیقات پلیس برای شناسایی و دستگیری سارق جنایتکار به نتیجه نرسیده بود تا اینکه چهارشنبه گذشته پلیس تماس عجیبی دریافت کرد: «پسری که یک سال پیش در پارک الغدیر جوانی را به قتل رساند حالا در همان پارک است. او شلوار لی پوشیده و کاپشن آبی رنگ به تن دارند».
تماس گیرنده مدعی بود که از دوستان قاتل است. او توضیح داد: قاتل دوست صمیمی من به نام محسن است. او زمان حادثه پسر جوان را به قتل رساند تا گوشیاش را سرقت کند. او همان زمان اسرار این جنایت را نزد من فاش کرد اما من در این مدت به کسی حرفی نزدم ولی حالا تصمیم گرفتهام حقیقت را به پلیس بگویم.
دستگیری در محل جنایت
پس از تماس این فرد، ماموران راهی پارک الغدیر شدند و متهم به قتل را بعد از گذشت ۱۵ ماه فرار دستگیر کردند. قاتل که نوجوانی ۱۷ ساله است در بازجوییها منکر قتل شد اما وقتی شواهد و مدارک را علیه خود دید لب به اعتراف گشود و به قتل اعتراف کرد. او به سرقت های سریالی اعتراف کرد و گفت مقتول یکیاز طعمه هایش بوده است. با اعترافات قاتل، پرونده او به دلیل اینکه سنش زیر۱۸ سال است، برای ادامه روند رسیدگی به دادسرای اطفال ارجاع داده شد.
فقط ترسیده بودم
محسن زمانی که مرتکب قتل شد، ۱۶ سال بیشتر نداشت. با وجود سن کمش یک سارق حرفهای بود که موبایل قاپی میکرد و حالا میگوید روز حادثه به خاطر ترس مرتکب جنایت شده است.
فکر میکردی یک روز راز جنایتی که مرتکب شدی فاش شود؟
نه. اصلا. بعد از آن حادثه خیلی پرس و جو کردم و فهمیدم که پلیس هیچ ردی از من به دست نیاورده است. بعد از گذشت ۱۵ ماه دیگر تصور میکردم آبها از آسیاب افتاده اما وقتی دستگیر شدم، فهمیدم که دوست صمیمیام من را لو داده.
چه شد که رازت را به او گفتی؟
چون خیلی عذاب وجدان داشتم. درست است که سرقت می کنم اما آدمکش نبودم و نیستم. آن روز ترسیده بودم، مقتول مقاومت کرد و مردم هم جمع شده بودند، فقط به دنبال راهی بودم که گوشی را از دست مقتول بیرون بکشم و بعد فرار کنم. چاقو را صرفا برای ترساندنش به سوی او پرتاب کردم اما از بخت بد من، چاقو به قفسه سینهاش خورد. چند ساعت بعد هم به محل جنایت برگشتم، ماسک زدم و از مردم پرس و جو کردم. بعد به بیمارستان رفتم آنجا بود فهمیدم طرف فوت شده است. نمی دانید چه حالی داشتم. به خاطر یک گوشی، جان فردی را گرفته بودم. به خانوادهاش که فکر میکردم دلم آشوب میشد. خیلی حالم بد بود و رفتم پیشصمیمی ترین دوستم و سفره دلم را برایش باز کردم. از شب تا صبح کنارش نشستم و گریه کردم. او گفت برای مقتول خیرات پخش کن و از خدا طلب بخشش کن. من هم همین کار را کردم تا اینکه دوستم مرا لو داد.
چرا این کار را کرد؟
تا جایی که متوجه شدم، به گوشش رسیده بود که پشت سرش حرف زده ام. اما من حرف بدی نزده بودم، فکر میکنم عده ای این وسط خواستند دو بهم زنی کنند. حرفهایم را طور دیگری به او منتقل کردند و دوستم برای انتقامجویی تصمیم گرفته مرا لو بدهد. روزی که دستگیرم کردند، دوستم در پارک با من قرار گذاشت. من هم رفتم و آنجا بود که دستگیر شدم.
مقتول را می شناختی؟
نه، او یکی از دهها مالباختهای بود که برای سرقت گوشی تلفن همراهش، انتخاب کرده بودم. در پارک در حال عبور بودم که چشمم به او و گوشی مدل بالایش خورد و تصمیم گرفتم گوشی اش را سرقت کنم، اما مقاومت کرد و این حادثه رخ داد.
گوشی او را چند فروختی؟
نمی دانم فکر می کنم حدود یک میلیون و پانصد هزار تومان!
پس به خاطر یک میلیون و پانصد هزار تومان مرتکب جنایت شدی؟
خیلی پشیمانم و اشتباه کردم.
در سرقتهایت فرد دیگری را هم با چاقو زده بودی؟
به. از چاقو فقط برای تهدید استفاده میکردم.
تنهایی سرقت میکردی؟
گاهی تنهایی، گاهی با دوستانم. راستش پدرم سالها پیش فوت شد و من نان آور خانه بودم. با کارگری، نتوانستم از پس مخارج زندگی بربیایم. همین شد که وقتی دوستانم وسوسهام کردند، قبول کردم که سرقت کنم.
کد خبر 817853 برچسبها سارق - سرقت نوجوان تهران قتل - قاتلمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: سارق سرقت نوجوان تهران قتل قاتل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۴۹۹۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کاهش سرقت درچناران با جمع آوری معتادان متجاهر
به گزارش قدس خراسان، محسن مه آبادی عنوان کرد: حدود ۱۰۰ معتاد متجاهر طی بهمن و اسفند ماه پارسال در این شهرستان جمعآوری شد که مردان این گروه به کمپ ماده ۱۶ واقع در شهرستان و زنها نیز به مرکز نگهداری و بازپروری مربوطه در مشهد منتقل شدهاند.
وی ادامه داد: با توجه به اثرات مثبت این اقدام، جمعآوری دیگر معتادان متجاهر شهرستان با افزوده شدن ظرفیت نگهداری از این مددجویان در چناران طی سال جاری ادامه خواهد یافت.
فرماندار چناران گفت: اعتیاد و طلاق عمده آسیبهای اجتماعی در این شهرستان بوده که برای کاهش آسیبهای آنها برنامهریزی و اقداماتی صورت گرفته است.
مه آبادی بر جمعآوری و رصد اطلاعات رخدادهای مرتبط با آسیبهای اجتماعی در چناران به وسیله دستگاههای متولی تأکید کرد و گفت: رصد و توجه به جمعیت دانشآموزانی که در سنین کم ازدواج کرده و توانایی زندگی مشترک ندارند از برنامههای آموزش و پرورش برای بررسی مسأله آسیب طلاق در خصوص این گونه پیوندهای زناشویی است.
وی با بیان این که شهرستان گلبهار دفترخانه ثبت طلاق ندارد گفت: زوجین این شهرستان برای ثبت طلاق به چناران میآیند لذا به نظر میرسد آمار طلاق در چناران کمتر از میزان ثبت شده فعلی است و همین موضوع ایجاب میکند که مجوز تأسیس دفتر طلاق در گلبهار نیز صادر شود.
فرماندار چناران گفت: نهادهای متولی موضوع ازدواج و مرتبط با مسأله طلاق از جمله ورزش و جوانان، بهزیستی و آموزش و پرورش کارگاههای آموزشی برای افزایش مهارتهای زندگی برای جوانان در دورههای "قبل از ازدواج"، در دوره عقد و پس از آغاز زندگی مشترک ترتیب میدهند.
مه آبادی افزود: تلاش میشود سازمانهای مردم نهاد در حوزه حمایت از خانواده و مشاوره ازدواج در شهرستان فعال شود و حتی از این ظرفیت مردمی در دیگر حوزهها مانند اشتغال جوانان و تسهیلگری در راهاندازی کسب و کارها بهره بگیریم.